گفتمان گذری – ۱
از میدان ولیعصر به سوی چهارراه طالقانی و رستوران کوبایی میرفتم. کمی عقبتر از چند تازه جوان بودم و تا چند ثانبهای که از آنان پیشی بگیرم اینها را شنیدم:
- آخه، آدم بابا ماماناش میمیره، آخرش دو سال عزاداری میکنه! اونوقت اینها ۱۴۰۰ ساله که دارن عذاداری میکنن. آخه خود امام حسین راضیه؟
و گذشتم.
سلام غدیر جان
حسین تشنه لبیک بود افسوس که به جای افکارش زخم های تنش را نشانمان دادند.