یک مترجم

غدیر نبی‌زاده – Ghadeer Nabizade

گفتمان گذری – ۱

از میدان ولی‌عصر به سوی چهارراه طالقانی و رستوران کوبایی می‌رفتم. کمی عقب‌‌تر از چند تازه جوان بودم و تا چند ثانبه‌ای که از آنان پیشی بگیرم این‌ها را شنیدم:

-        آخه، آدم بابا مامان‌اش میمیره، آخرش دو سال عزاداری می‌کنه! اونوقت این‌ها ۱۴۰۰ ساله که دارن عذاداری می‌کنن. آخه خود امام حسین راضیه؟

و گذشتم.

برچسب:

۱ دیدگاه

  1. سلام غدیر جان
    حسین تشنه لبیک بود افسوس که به جای افکارش زخم های تنش را نشانمان دادند.

پاسخ دهید

توجه: دیدگاه شما باید قبل از نمایش در اینجا بررسی شود. نیازی به فرستادن دوباره آن نیست.