منطق طالبان و جمهوری اسلامی
کارشناسی سیاسی: لازم نیست که حتما زن در کابینه حضور داشته باشد. آیا به نظر شما ضروریست که زن در کابینه باشد؟
خبرنگار: چرا که نه؟
کارشناسی سیاسی: چه ضرورتی دارد؟
خبرنگار: خب، نیمی از پیکر جامعه را زنان تشکیل میدهند.
کارشناسی سیاسی: مگر ما گفتیم نیمی از جامعه زن نیست؟ اما از چه نظر نیمی از جامعه زن است؟ نصف غلط تعریف شده است. یعنی اگر در کابینه زن را قرار دادی، نصف جامعه را حساب کردهای؟ اگرچه همه حقوق زن را پایمال کنی؟
خبرنگار: من متوجه نشدم که چرا زن نباید وزیر باشد؟
کارشناسی سیاسی: چرا باید باشد؟
خبرنگار: چرا نباشد؟
کارشناسی سیاسی: خب، کاری که از مرد ساخته است از زن ساخته نیست. اگر زن را در کابینه بگذاری، در واقع کاری به گردنش انداختهای که قابلیت انجامش را ندارد.
***
این مکالمه برای ما ایرانیها آشناست و عدهای از هموطنان ما منطق آن فعال سیاسی را میپذیرند. ولی خیلی مهم نیست که مردم ما درباره این گفتوگو چه میاندیشند. در همین ایرانِ ما، با این سابقه سیاسی و فرهنگی و انقلابی، و دیدگاهها دگراندیشانه مذهبیِ برگرفته از مکتب تشیع که مکتبی اعتراضی است، پس از انقلاب تنها یک زن و فقط به مدت کمتر از ۴ سال در کابینه وزیر بوده و این در حالی بود که این کار به رغم اعتراض شدید علما انجام گرفت.
از بحث زنان فاصله بگیریم. در گفتوگوی بالا اگر واژه «زن» را با واژه «سُنی» جایگزین و اندکی در منطق بحث دستکاری کنیم میبینید که باز هم کاملا درست است. در چهل و دو سال پس از انقلاب اسلامی، تاکنون حتی یک وزیر سنی در جمهوری اسلامی ایران به کابینه راه نداشته است و این برای جامعهای که حدود ده درصد آن را اهل تسنن تشکیل میدهد زشت است.
***
گفتوگوی بالا میانِ «کارشناس سیاسی» و «خبرنگار» بخشی از یک گفتوگوی واقعی است و شاید در چند روز گذشته آن را از رسانهها دیده باشید که یک کارشناس سیاسی متمایل به طالبان چگونه از منطقه طالبان برای نبود زن در کابینه دفاع میکند.
از این قیاس چند نتیجه میتوان گرفت ولی من نمیخواهم نتیجهگیری از آن ارائه دهم و آن را به خوانندگان میسپارم. با این وجود معتقدم تشابه میان این دیدگاهها به شدت نگرانکننده مینماید.
می توانید فیلم کامل این مصاحبه را در لینک زیر ببینید.
مصاحبه شبکه طلوع افغانستان با کارشناسی سیاسی نزدیک به طالبان