رویای جهانگردی-۲
بسیاری از بستگانم افرادی هستند که در طول عمرشان نه تنها سفر خارجی را تجربه نکردهاند بلکه حتی به سفر خارجی فکر هم نکردهاند. شاید اگر توفیقی دست دهد به مکه و مدینه یا عتبات مشرف شوند ولی جز این دو، هیچ تصور دیگری از سفر خارجی ندارند. گاه که با آنها وارد صحبت میشوم میبینم که میتوان رگههایی از علاقه را در آنان دید ولی با این وجود تمایلی به سفر خارجی نشان نمیدهند یا بهتر بگویم: خود را در حد و اندازه سفر خارجی نمیبینند. البته شاید به بعضیها بتوان درباره سفر خارجی حق داد ولی نرفتن به سفر داخلی را چه گونه میتوان توجیه کرد؟
هدف من از این نوشته این نیست که شما را شیفته سفرهای خارجی کنم تا ریالهایتان را یورو و دلار کنید و در شکم اجنبیهای کافر بریزید. بلکه تلاشم این است تا خیلیها را متقاعد کنم که سفر بلد نیستند و این مساله خارجی و داخلی هم نمیشناسد. نتیجه اینکه شاید قلقلک من موجب شود تکانی به خود بدهند و دستکم درباره سفر رویاپردازی کنند. دلیل آن هم این است که سفر مزایای بسیار دارد و در ساختن شخصیت انسان بسیار موثر است.
این نکتههایی که مینویسم گرچه با رویکرد سفر خارجی است اما سفر داخلی هم با آن تفاوت چندانی ندارد. مهم، شیوه تفکر و برنامهریزی ذهنی شماست.
تصور کنید که از کودکی دوست داشتید به ایتالیا بروید و شهرهای زیبای آن را از نزدیک ببینید و با بناهای مشهور آن عکس یادگاری بگیرید (اینها رویاپردازیهایِ خیلی معمولیِ مردم است، البته معمولا دچار چشم و همچشمیهای عجیب و غریب میشوند). میبینید که باید گذرنامه داشته باشید (ترسناک برای پسرهایی که باید خدمت بروند که به دلیل ادامه دانشگاه معمولا تا ۲۸ سالگی ممکن است طول بکشد و راه جایگزین هم گذاشتن ضمانت برای خروج است که با مکافات همراه است. تازه افرادی هستند که به دلیل نرفتن به خدمت، تا ۴۰ سالگی قید خروج از کشور را میزنند).
از گذرنامه که بگذرید، باید روادید (ویزا) بگیرید. اگر قصد سفر به شرق آسیا، افریقا یا برخی کشورهای امریکای جنوبی را داشته باشید خیلی کار دشواری نیست اما برای اروپا و امریکای شمالی دریافت روادید یک سد جدی و ترسناک است. خیلیها به خاطر ویزا قید همهچیز را میزنند اما این درست نیست. اگر مشکل دریافت ویزا برای سفر به اروپا را دارید، به جایی بروید که گرفتن ویزایش سخت نیست. چه بسا کشورهایی به مراتب دیدنیتر از اروپا باشند البته با تبلیغات کمتر (و کلاس کمتر). مثلا به جای اینکه خاطرات خودتان از سفر به ونیز و رم را برای دوستانتان بازگو کنید، از کامبوج، هند، اندونزی یا نپال برایشان بگویید. برخی چشم و همچشمیها مردم را برآن میدارد تا اصرارهای عجیب و غریبی برای سفر به اروپا با صرف هزینههای گزاف داشته باشند؛ که خدای نکرده خوردن به در بسته و ندادن ویزا سرخوردگیهای طولانی در آنان پدید میآورد.
باز هم تصور میکنیم که قصد سفر به ایتالیا را دارید و گرفتن روادید هم برای شما کار راحتی است (یا قرار است به جایی سفر کنید که دریافت ویزای آن کشور کار دشواری نیست). خب، تبریک میگویم. به عقیده بسیاری از افراد، گذشتن از سد ویزا سختترین مرحله سفر است. اما به نظر من این تصور اشتباه است. سختترین مرحله، برنامهریزی برای سفر است.
ادامه دارد …